مشاوره تلفنی و برنامه ریزی تحصیلی و کنکور



تست های زیست کنکور ترکیبی هستند و باید مطالب زیست را ترکیبی یاد بگیرید تا بتوانید در کنکور به درصد بالایی برسید» این جمله ای است که همه دانش آموزان رشته تجربی از سال های پیش حتی قبل تر از اینکه وارد رشته تجربی شوند، از این طرف و آن طرف می شنوند ولی  فقط این جمله را شنیده ایم و تحلیل دقیق و درستی از ترکیبی بودن زیست» نداریم. وقتی در مورد چیزی، اطلاعات دقیق نداشته باشیم آنگاه فضا برای جَو سازی و شایعه پراکنی و غول سازی فراهم می شود به طوری که اکثر دانش آموزان رشته تجربی گمان می کنند که درس زیست را درست نمی خوانند چون تست ها ترکیبی و مفهومی است و آن ها نمی دانند این عبارت دقیقا یعنی چه؟
برخی از معلم ها، به خصوص معلم های زیست کلاس دهم، از همان جلسه اول می گویند که باید زیست را به صورت ترکیبی یاد بگیرید و گرنه نمی توانید موفقیت زیادی در کنکور بدست بیاورید و همه کسانی که پزشکی، دندانپزشکی یا داروسازی قبول شده اند، این درس را به صورت ترکیبی یاد گرفته اند اما بازهم سوال دانش آموز بی جواب می ماند که ترکیبی خواندن زیست» به چه معناست و دقیقا چه کار باید کنیم که ترکیبی خواندن حساب شود؟
وقتی به کنکور می رسید، موج تازه ای در مورد زیست شروع می شود و بسیار می شنوید که تست های کنکور سراسری به صورت ترکیبی طراحی می شوند و اگر کسی مطالب را به صورت ارتباطی و ترکیبی یاد نگرفته باشد نمی تواند موفق شود» که گاهی این جملات با کلمه مفهومی خواندن» نیز همراه می شوند و ابهام را افزایش می دهد.
اکثر کنکوری ها، وقتی اسم درس زیست شناسی می آید، ناخودآگاه تصور سنگین و غیرقابل درکی در مورد تست هایش از خود نشان می دهند و یک واکنش همراه با ترس در مورد تست های این درس دارند، زیرا همیشه به آن ها گفته شده که درس زیست را ترکیبی و مفهومی بخوانید» ولی کسی نگفته که دقیقا این جمله به چه معناست پس چالش های پیش روی یک دانش آموز و داوطلب کنکور تجربی در مورد درس زیست شناسی به شرح زیر است:
  • مطالب درس زیست شناسی به صورت ترکیبی هستند به چه معناست؟
  • تست های کنکور سراسری درس زیست را به صورت ترکیبی  طراحی می کنند، یعنی چه؟
  • چطوری بفهمیم کدام مطالب زیست شناسی ترکیبی هستند؟
  • برای اینکه بتوانیم مباحث ترکیبی زیست شناسی را به خوبی تست بزنیم، چه کار باید کنیم؟
  • آیا این درست است که درس زیست و شیمی را هم می توانند ترکیب کنند و تست ترکیبی بسازند و در کنکور بدهند؟
برای پاسخ به این دغدغه ها و چالش ها، نیاز است در چند مطلب به صورت جداگانه صحبت کنیم. در این مطلب تیپ اول ترکیبی بودن سوالات زیست شناسی را توضیح می دهم و در مطالب هفته های بعدی، تیپ های بعدی را بررسی می کنیم تا به صورت دقیق و جزء به جزء با عبارت سوالات و تست های کنکور سراسری زیست شناسی ترکیبی هستند» آشنا شوید و بدانید چه باید کنید تا عملکرد بهتری داشته باشید.

به خوبی می دانم ذهنیت اکثر تجربی ها در مورد درس زیست شناسی، یک ذهنیت همراه با ترس و وسواس نکته های ترکیبی است و آن ها نگران از دست دادن این ارتباط ها هستند و حتی وقتی ساده ترین تست ها را به اکثر آن ها می دهید، باورشان نمی شود که می توانند از عهده آن برآیند و دایم می گویند حتما یک جای کار اشتباه است.
بنابراین باهم به سراغ کتاب درسی برویم و ترکیبی بودن مطالب کتاب درسی را با ذکر مثال، بررسی کنیم. فقط دقت کنید که این مطلب بر اساس کتاب زیست شناسی نظام جدید دهم چاپ 96 و زیست شناسی یازدهم چاپ 97 و زیست شناسی دوازدهم چاپ 98 نوشته شده است و در نتیجه شماره صفحه هایی که اعلام می کنم بر اساس این کتاب ها می باشد. 
در این مطلب، تیپ اول سوالات ترکیبی زیست شناسی را بررسی می کنیم یعنی تیپی که در آن، مطالب مربوط به یک کلید واژه در کتاب های مختلف و در فصل های گوناگون تکرار شده است و وقتی طراح کنکور می خواهد از آن کلید واژه سوال بدهد، دستش باز است که گزینه ها را از فصل های مختلف بیاورد و کنار هم قرار بدهد. این تیپ، ساده ترین مدل تست های ترکیبی درس زیست شناسی می باشد.
پس تیپ اول سوالات ترکیبی به این صورت است که یک کلید واژه در جاهای مختلف کتاب های درسی زیست، در موردش حرف زده شده است و در نتیجه طراح، در هنگام طراحی سوال از آن کلید واژه می تواند گزینه های مختلف را از جاهای مختلف کتاب درسی بیان کند. برای این که این تیپ به طور دقیق روشن شود نیاز است یک کار عملی انجام دهیم برای همین ادامه مطلب، به صورت کاملا کاربردی این تیپ تستی را معرفی می کند.
 در این مثال می خواهیم ترکیبی بودن مفهوم لیپید و مفاهیم مرتبط با آن» را بررسی کنیم برای همین، اولین قدم این است که هرجا کلمه لیپید یا مفاهیم هم خانواده و مرتبط با آن را در کتاب های دهم و یازدهم و دوازدهم آورده شده است را مشخص کنیم

صفحه 14 کتاب زیست شناسی دهم: غشای یاخته از مولکول های لیپید، پروتئین و کربوهیدرات تشکیل شده است (شکل 2). بخش لیپیدی غشا، مولکول هایی به نام فسفولیپید و کلسترول دارد. مولکول های فسفولیپید در دو لایه قرار گرفته اند. موادی که می توانند از غشا عبور کنند، از فضای بین مولکول های لیپیدی می گذرند و یا مولکول های پروتئینی به آنها کمک می کنند. مواد با فرایند های ویژه ای از غشای یاخته عبور می کنند.
حاشیه صفحه 14 کتاب زیست شناسی دهم: در مولکول فسفولیپید، مولکولی به نام گلیسرول به دو اسید چرب و یک گروه فسفات متصل است.
صفحه 15 کتاب زیست شناسی دهم: شکل بالای صفحه فسفولیپد را در غشای یاخته نشان داده است.
حاشیه صفحه 16 کتاب زیست شناسی دهم: در پیوند های شیمیایی مولکول هایی مانند نشاسته، گلیکوژن و لیپید، انرژی وجود دارد.
انتهای صفحه 17 و ابتدای صفحه کتاب زیست شناسی دهم: بافت چربی نیز نوعی بافت پیوندی است که در آن یاخته های سرشار از چربی فراوان است. این بافت بزرگ ترین ذخیرۀ انرژی دربدن است. در بخش هایی از بدن مانند کف دست ها و پاها، نقش ضربه گیری دارد و به عنوان عایق حرارتی نیز عمل می کند. خون، استخوان و غضروف، انواع دیگر بافت پیوندی هستند که به تدریج با آنها آشنا می شوید.
صفحه کتاب زیست شناسی دهم: تصویر بافت چربی را نشان می دهد.
حاشیه صفحه 22 کتاب زیست شناسی دهم: لیپاز و پروتئاز هم به ترتیب آنزیم های تجزیه کنندۀ لیپید و پروتئین هستند.
صفحه 26 کتاب زیست شناسی دهم: صفرا آنزیم ندارد و ترکیبی از نمک های صفراوی، بیکربنات، کلسترول و فسفولیپیدِ لسیتین است. صفرا با فاصلۀ کمی بعد از ورود کیموس، به دوازدهه می ریزد و در گوارش و ورود چربی ها به محیط داخلی، نقش دارد. میزان کلسترول در صفرا به میزان چربی غذا، بستگی دارد. افرادی که چند سال رژیم پرچربی داشته باشند، بیشتر در معرض تولید سنگ صفرا قرار دارند.
صفحه 27 کتاب زیست شناسی دهم: در جدول حاشیه صفحه به آنزیم تجزیه کننده لیپید و نتیجه کار آن اشاره کرده است
صفحه 28 کتاب زیست شناسی دهم: به طور کامل در مورد گوارش چربی ها، همراه با تصویر توضیح داده است
صفحه 31  کتاب زیست شناسی دهم: مولکول های حاصل از گوارش لیپید ها به مویرگ لنفی وارد می شوند.
صفحه 31 کتاب زیست شناسی دهم: در مورد جذب لیپیدها به طور کامل توضیح داده است. 
صفحه 32 کتاب زیست شناسی دهم: ویتامین های محلول در چربی (E ،D ،A و K)، مانند چربی ها و همراه آنها، جذب می شوند.
صفحه 34 کتاب زیست شناسی دهم: البته وزن هر فرد به تراکم استخوان، مقدار بافت ماهیچه و چربی بدن او بستگی دارد.
صفحه 59 کتاب زیست شناسی دهم: قلب اندامی ماهیچه ای همراه با کیسه ای محافظت کننده است. این کیسه از دو لایه به نام پیراشامه (پریکارد) و برون شامه (اپی کارد) تشکیل شده است. در هر دو لایه بافت پوششی سنگ فرشی و بافت پیوندی رشته ای وجود دارد که ممکن است در آنها بافت چربی نیز جمع شود.
صفحه 66 کتاب زیست شناسی دهم: عوامل مختلفی می تواند روی فشار خون تأثیر بگذارد، از جمله: چاقی، تغذیۀ نامناسب به ویژه مصرف چربی و نمک زیاد، دخانیات، استرس (فشار روانی) و سابقۀ خانوادگی.  
صفحه 66 کتاب زیست شناسی دهم: در مویرگ های پیوسته یاخته های بافت پوششی با همدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند. در ماهیچه ها، شش ها، بافت چربی و دستگاه عصبی مرکزی یافت می شوند که ورود و خروج مواد در آنها به شدت تنظیم می شود.
صفحه 67 کتاب زیست شناسی دهم: مولکول های محلول می توانند هم از راه منافذ پر از آب دیوارۀ مویرگ منتشر شوند و هم به طور مستقیم از غشای یاخته های بافت پوششی عبور کنند. راه عبور را میزان انحلال مواد در لیپیدهای غشا یا آب تعیین می کند. مولکول هایی که انحلال آنها در لیپیدهای غشا، کم است مثل گلوکز و یون های سدیم و پتاسیم از طریق منافذ منتشر می شوند و مولکول هایی مثل اکسیژن، کربن دی اکسید و اوره که انحلال آنها در لیپیدهای غشا بیشتر است می توانند از غشای یاخته های دیوارۀ مویرگ منتشر شوند.
صفحه 67 کتاب زیست شناسی دهم: تصویر عبور مواد محلول در چربی به مویرگ ها.
صفحه 69 کتاب زیست شناسی دهم: وظیفۀ دیگر دستگاه لنفی، انتقال چربی های جذب شده از دیوارۀ رودۀ باریک به خون است.
صفحه 80 کتاب زیست شناسی دهم: چربی اطراف کلیه، علاوه بر اینکه کلیه را از ضربه محافظت می کند در حفظ موقعیت کلیه نقش مهمی دارد. تحلیل بیش از حد این چربی در افرادی که برنامه کاهش وزن سریع و شدید به کار می گیرند
صفحه 94 کتاب زیست شناسی دهم: کوتین و چوب پنبه از ترکیبات لیپیدی هستند.
صفحه 99 کتاب زیست شناسی دهم: پوستک نسبت به آب نفوذناپذیر است؛ زیرا از ترکیبات لیپیدی مانند کوتین ساخته شده است.
صفحه 109 کتاب زیست شناسی دهم: گرچه بیشتر گیاهان می توانند به وسیلۀ فتوسنتز، بخشی از مواد موردنیاز خود مانند کربوهیدرات ها، پروتئین ها، لیپیدها و بعضی مواد آلی دیگر را تولید کنند اما همچنان به مواد مغذّی مانند آب و مواد معدنی نیاز دارند.
صفحه 13 کتاب زیست شناسی یازدهم: الکل در دستگاه گوارش به سرعت جذب می شود و چون در چربی محلول است از غشای یاخته های عصبی بخش های مختلف مغز عبور و فعالیت های آنها را مختل می کند.
صفحه 23 کتاب زیست شناسی یازدهم: کرۀ چشم در حفرۀ استخوانی کاسۀ چشم قرار دارد. ماهیچه هایی که به کرۀ چشم متصل اند، آن را حرکت می دهند. این ماهیچه ها را در فعالیت تشریح چشم می توانید ببینید. پلک ها، مژه ها، بافت چربی روی کرۀ چشم و اشک از چشم حفاظت می کنند.
صفحه 40 کتاب زیست شناسی یازدهم: مغز زرد نیز از چربی تشکیل شده است و مجرای مرکزی استخوان های دراز را پر می کند.
صفحه 50 کتاب زیست شناسی یازدهم: برای انقباض طولانی تر، ماهیچه ها از اسید های چرب استفاده می کنند.
صفحه 60 کتاب زیست شناسی یازدهم: در این نوع دیابت (دیابت شیرین)، یاخته ها مجبورند انرژی موردنیاز خود را از چربی ها یا حتی پروتئین ها به دست آورند که به کاهش وزن می انجامد. بر اثر تجزیۀ چربی ها، محصولات اسیدی تولید می شود که اگر این وضعیت درمان نشود به اغما و مرگ منجر خواهد شد.
صفحه 64 کتاب زیست شناسی یازدهم: پوست فقط یک سد ساده نیست؛ بلکه ترشحات مختلفی هم دارد. سطح پوست را ماده ای چرب می پوشاند. این ماده به علت داشتن اسیدهای چرب، خاصیت اسیدی دارد. محیط اسیدی برای زندگی میکروب های بیماری زا مناسب نیست.
صفحه 88 کتاب زیست شناسی یازدهم: لیپوما یکی از انواع تومورهای خوش خیم است که در افراد بالغ متداول است. در این تومور، یاخته های چربی تکثیر شده و تودۀ یاخته ایجاد می کند.
حاشیه صفحه 127 کتاب زیست شناسی یازدهم: دانه های گرده به علت داشتن پروتئین و چربی، منبع غذایی جانوران گرده افشان نیز هستند. 
صفحه 3 کتاب زیست شناسی دوازدهم: نتایج این آزمایش ها، ایوری و همکارانش را به این نتیجه رساند که عامل اصلی و مؤثر در انتقال صفات، دِنا است. به عبارت ساده تر، دِنا همان ماده وراثتی است. با این حال نتایج به دست آمده مورد قبول عده ای قرار نگرفت؛ چون در آن زمان بسیاری از دانشمندان بر این باور بودند که پروتئین ها ماده وراثتی هستند. در آزمایش های دیگری عصاره باکتری های پوشینه دار را استخراج و آن را به چهار قسمت تقسیم کردند. به هر قسمت، آنزیم تخریب کننده یک گروه از مواد آلی (کربوهیدرات ها، پروتئین ها، لیپید ها، نوکلئیک اسیدها) را اضافه کردند.
صفحه 59 کتاب زیست شناسی دوازدهم: چرا همه غشاهای یاخته ای از دو لایه فسفولیپید تشکیل شده اند؟
صفحه 72 کتاب زیست شناسی دوازدهم: یاخته های بدن ما به طور معمول از گلوکز و ذخیرۀ قندی کبد برای تأمین انرژی استفاده می کنند. درصورتی که این منابع کافی نباشند، آنها برای تولید ATP به سراغ تجزیۀ چربی ها و پروتئین ها می روند.
صفحه 72 کتاب زیست شناسی دوازدهم: اگر کربوهیدرات ها کافی نباشند پروتئین ها و چربی ها نیز برای تأمین انرژی به کار می روند. چربی ها به اسیدهای چرب و گلیسرول تجزیه می شوند.
صفحه 76 کتاب زیست شناسی دوازدهم: اثر منفی دیگر الکل بر کبد، به تجزیۀ چربی ها در کبد مربوط می شود. سیروز کبدی از عوارض مصرف درازمدت الکل است. این وضعیت به علت اثر منفی الکل بر تجزیۀ چربی ها ایجاد می شود. در این بیماری، چربی در یاخته های کبدی افراد الکلی تجمع می یابد. تجمع چربی مانع از عملکرد درست کبد می شود. سیروز کبدی احتمال ابتلا به سرطان کبد را افزایش می دهد.
صفحه 120 کتاب زیست شناسی دوازدهم: پیش از ورود به خواب زمستانی، جانور مقدار زیادی غذا مصرف می کند و در بدن آن چربی لازم به مقدار کافی ذخیره می شود تا هنگام خواب به مصرف برسد.
خب همانطور که متوجه شدید، مفهوم لیپید» در فصل های مختلف کتاب های زیست دهم، یازدهم و دوازدهم پراکنده شده است و این امکان برای طراح کنکور وجود دارد تا بتواند تستی ترکیبی از این مفهوم طراحی کند. در واقع در این حالت، منظور از ترکیبی بودن تست زیست شناسی یعنی اینکه گزینه های تست از فصل های مختلف کتاب درسی که به یک کلید واژه خاص اشاره کرده است، استفاده شود. در زیر چند مدل تست طراحی کرده ام که به صورت ترکیبی از همین کلید واژه لیپید» می باشد.
 تست شماره 1: کدام یک از گزینه های زیر در مورد مولکولی که از اتصال مولکولی به نام گلیسرول به دو اسید چرب و یک گروه فسفات تشکیل شده است درست است؟ 
1) مولکول های آن در بخش لیپیدی غشا در سه لایه قرار گرفته اند. 
2) غشای یاخته ای از دو لایه این مولکول تشکیل شده اند.
3) بعضی از غشاهای یاخته ای از دو لایه و برخی دیگر از سه لایه این مولکول تشکیل شده است.
4) نتیجه کار آنزیم تجزیه کننده این مولکول، تبدیل به واحدهای سازنده آن می باشد.
تحلیل تست: صورت سوال این تست از حاشیه صفحه 14 زیست دهم ساخته شده است و به جای آنکه مستقیما به فسفولیپید اشاره کند، ساختار آن را بیان کرده است تا خود دانش آموز بتواند تشخیص دهد که تست در مورد فسفولیپید طراحی شده است. 
گزینه یک با توجه به صفحه 14 زیست دهم؛ گزینه دو و گزینه سه نیز بر اساس صفحه 14 زیست دهم و صفحه 59 کتاب زیست شناسی دوازدهم و  گزینه چهارم نیز بر استفاده از اطلاعات جدول صفحه 27 کتاب زیست دهم طراحی شده است.

 تست شماره 2: کدام گزینه در مورد آنزیم تجزیه کننده لیپید درست بیان شده است؟
1) لیپاز و پروتئاز به ترتیب آنزیم های تجزیه کنندۀ پروتئین و لیپیدها هستند.
2) نتیجه کار این آنزیم روی لیپدها، ایجاد گلیسرول و اسید چرب می باشد.
3) پیش ساز این آنزیم را به طور کلی پپسینوژن می نامند.
4) این آنزیم در چربی محلول است. بنابراین، نخستین گام در گوارش چربی ها، تبدیل آن ها به قطره های ریز است تا این آنزیم بتواند بر آن ها اثر کند.
تحلیل تست: صورت سوال به صورت غیر مستقیم به لیپاز» اشاره می کند که با توجه به اطلاعات حاشیه کتاب در صفحه 22 زیست دهم به سوال تبدیل شده است. گزینه 1 نیز دقیقا از همین جای کتاب استخراج شده و گزینه 2 با توجه به اطلاعات جدول صفحه 27 زیست دهم، گزینه 3 با توجه به متن کتاب در صفحه 24 زیست دهم و گزینه 4 با توجه به اطلاعات متن کتاب در صفحه 28 طراحی شده اند. 

 تست شماره 3: چند مورد از جملات زیر صحیح است؟
الف) بافت چربی نیز نوعی بافت پوششی است که در بخش هایی از بدن مانند کف دست ها و پاها، نقش ضربه گیری دارد و به عنوان عایق حرارتی نیز عمل می کند.
ب) اثر منفی دیگر الکل بر کبد، به تجزیۀ چربی ها در کبد مربوط می شود. سیروز کبدی از عوارض مصرف درازمدت الکل است.
پ) دانه های گرده به علت داشتن چربی، منبع غذایی جانوران گرده افشان نیز هستند.
ت) لیپوما یکی از انواع تومورهای بد خیم است که در افراد بالغ متداول است. در این تومور، یاخته های چربی تکثیر شده و تودۀ یاخته ایجاد می کند.
ث) مغز زرد نیز از چربی تشکیل شده است و مجرای مرکزی استخوان های دراز را پر می کند.
 1 2 3 5
تحلیل تست: مورد (الف) از  انتهای صفحه 17 و ابتدای صفحه زیست دهم، مورد (ب) از صفحه 76 زیست دوازدهم، مورد (پ) از صفحه  127 زیست یازدهم، مورد (ت) از صفحه 88 زیست یازدهم و مورد (ث) از صفحه 40 زیست یازدهم استخراج شده اند.

همانطور که در سه تست بالا مشاهده کرده اید، به علت پراکندگی کلید واژه لیپید و هم خانواده های آن» در درس زیست شناسی، طراح کنکور می تواند، تست ها را با توجه به اطلاعات فصل های مختلف بسازد؛ در نتیجه تیپ اول تست های ترکیبی زیست شناسی، به معنای طراحی شدن تست با توجه به اطلاعات یک کلید واژه که به صورت پراکنده در کتاب های زیست دهم، یازدهم و دوازدهم آورده شده است و این تیپ تستی ساده ترین حالت ترکیبی شدن سوالات زیست شناسی می باشد که پیچیدگی خاصی ندارد و فقط به خاطر اینکه اطلاعات به صورت دسته بندی شده و پشت سر هم نیست، به عنوان تست ترکیبی شناخته می شود.

بعضی از دانش آموزان و داوطلبان کنکور در زمان درس خواندن به موسیقی و آهنگ گوش می دهند و حالا سوال اینجاست که گوش دادن به موسیقی در زمان مطالعه برای کنکور، اثر منفی دارد یا خیر؟
قبل از بررسی پاسخ این پرسش، ابتدا یک دسته بندی از دانش آموزان و داوطلبان کنکوری که در هنگام مطالعه به موسیقی گوش می دهند ارایه می دهم و راهنمای مختصری برای هر دسته بیان می کنم زیرا توضیحات جامع را در طول متن خواهم داد. در واقع دسته بندی زیر، خلاصه تمام صحبت هایی است که می خواهیم در این مطلب بررسی کنیم.
  • دانش آموزان و داوطلبانی که به گوش کردن موسیقی در زمان درس خواندن عادت کرده اند: در این متن خواهیم آموخت که نمی توان این عادت را برای همیشه تکرار کرد. زیرا هم محدودیت از نظر سلامتی برای تان دارد هم اینکه مکان های مطالعه همیشه این شرایط را ندارند که بتوانید آهنگ گوش کنید و درس بخوانید.
  • افرادی که برای فرار از سر و صدای خانه و محیط، مجبورند به موسیقی گوش بدهند: در انتهای این متن خواهم گفت که گوش کردن به موسیقی، راه حل فرار از سر و صدای خانه نیست یا حداقل برای مدت طولانی نمی شود این کار را انجام داد.
  • دانش آموزان و داوطلبانی که به این نتیجه رسیده اند، گوش دادن به آهنگ باعث بهتر شدن کیفیت مطالعه شان می شود: خواهیم آموخت که گوش دادن به موسیقی های با کلام و غیر تکراری باعث افت کیفیت مطالعه می شود و قسمتی از حافظه فعال را درگیر می کند ولی اگر موسیقی تکراری و غیر کلامی باشد یا صداهای پس زمینه طبیعت باشد می تواند باعث افزایش تمرکز شود ولی باز هم ما باید به دنبال راه کارهای دیگری برای تمرکز باشیم زیرا شنیدن موسیقی یک فعالیت محدود است.
  • اشخاصی که اگر محیط ساکت باشد، تمرکزشان را از دست می دهند و می گویند اگر صدایی شبیه آهنگ و موسیقی در فضا باشد، خیلی بهتر تمرکز می کنند چون سکوت آزارشان می دهد: برای این فرد، صداهای پس زمینه ای و طبیعیت پیشنهاد می شود ولی از آنجا که گوش دادن به موسیقی محدودیت دارد در نتیجه توصیه می کنم این افراد ضریب حساسیت خودشان را کاهش دهند. چون راه حل دایمی این است که ما حساسیت خود را از بین ببریم.
  • بعضی نیز به دلیل شرایط روحی که دارند، نیاز دارند آهنگ گوش بدهند تا به وسیله موسیقی بتوانند درس بخوانند: این دسته از افراد برای کوتاه مدت می توانند از موسیقی استفاده کنند اما به یاد داشته باشید که گوش دادن به موسیقی های غمگین و کلام دار هر بار شرایط روحی شما را بدتر می کند در نتیجه به فکر درمان دایمی تر یعنی گذر از بحران باشید.
  • برخی از دانش آموزان و داوطلبان کنکور، برای افزایش سرعت مطالعه خود به آهنگ های با ریتم بالا گوش می دهند: در کوتاه مدت این ایده خیلی خوب کار می کند ولی راه حل علمی این است که من از خودم بپرسم چه چیزهایی باعث می شود که سرعت مطالعه ام کُند باشد و چه مشکلاتی در روند مطالعاتی ام وجود دارد که مرا از سرعت می اندازد؟ حالا اگر این موارد را رفع کنید به صورت دایمی و علمی، سرعت مطالعه خود را تنظیم می کنید.
  • تعدادی از دانش آموزان به این نتیجه رسیده اند که برای درس های حفظی اگر رتیم و آهنگ وجود داشته باشد خیلی راحت تر می توانند آن مطلب را حفظ کنند برای همین در زمان درس خواندن به آهنگ های ریتم دار گوش می دهند: در کوتاه مدت این روش جواب می دهد ولی برای بلند مدت باید مشکلاتی که باعث می شود سرعت حفظی کردن شما کمتر باشد را بررسی کرده و آن را حل کنید تا این مشکل را دقیق و ریشه ای حل کنید.
به هر دلیلی که در حین مطالعه به موسیقی گوش می دهید بایستی بدانید که با سه چالش اصلی رو به رو هستیم که لازم است این سه چالش را در طول متن پاسخ می دهم.
چالش اول: آیا موسیقی گوش کردن باعث افت کیفیت مطالعه می شود یا خیر؟  برای بررسی این پاسخ ها بایستی از مطالب علمی استفاده کنیم اما قبل از آنکه وارد مقالات علمی و معتبر شویم ابتدا تکلیف دسته بزرگی از تحقیقات را روشن کنیم:
عده ای از محققان تلاش می کنند که ثابت کنند موسیقی باعث بهتر شدن مطالعه می شود و برخی هم تلاش می کنند که ثابت کنند، موسیقی مفید نیست. بنابراین ماجرای چای و قهوه» که در مطلب با صدای بلند درس بخوانیم یا آرام؟ صدای بلند یا حرکت چشم؟» اشاره کردیم، در این جا تکرار شده است و هر کدام هم روی حرفشان ایستاده اند. در آن مطلب گفتیم که اینکه با صدای بلند درس بخوانید یا صدای آرام کاملا به خودتان بستگی دارد و تذکر دادم که به هیچکدام از مقالات توجه نکنید اما در این مطلب می خواهم در مورد موسیقی اینطور بگویم:
هر گونه تحقیقی که ثابت کند گوش دادن به موسیقی بدون توجه به نوع موسیقی باعث بهبود کیفیت مطالعه می شود، غلط است و با اطمینان آن را رد کنید. اما اگر مقاله ای اشاره کرد که گوش کردن به صداهای پس زمینه ای و یا موسیقی های تکراری و غیر کلامی باعث بهبود تمرکز یا کیفیت مطالعه فقط در مدت کوتاه گوش دادن به آن می شود مطمین باشید حرفش درست است البته اینکه چقدر باعث کیفیت می شود یا چقدر تمرکز را افزایش می دهد بحث دیگری است.
شاید بپرسید چطور چنین اطمینانی باید داشته باشیم؟ مطالعه مطالبی که در ادامه نوشته ام، دلایل را روشن می سازد:
مغز انسان مجموعه ای از ظرفیت های محدود و نامحدود است؛ یعنی در عین حالی که مغز ما ظرفیت های نامحدود دارد ولی با ظرفیت های محدود نیز رو به رو است. به طور مثال، حافظه بلند مدت انسان یک حافظه نامحدود است به طوری که شما خاطراتی را از دو سالگی خود نیز به یاد می آورید و همچنین تحقیقات نشان می دهد که انگلیسی زبانان تحصیل کرده قادرند 100 هزار واژه را درک معنایی کنند؛ اما در مقابلش، حافظه کوتاه مدت ما بسیار محدود است. 
جرج میلر (George A. Miller) در سال 1956 توانست ثابت کند که حافظه کوتاه ما حدود هفت به علاوه یا منهای دو» جایگاه ذخیره سازی دارد. بنابراین بسیار محدود است. حالا شاید بپرسید ارتباط این موضوع، چه ربطی به گوش دادن موسیقی در حین مطالعه دارد؟ 
وقتی شما دارای ظرفیت های محدود هستید آنگاه قدرت تان در دریافت اطلاعات از محیط به صورت هوشیارانه کاهش می یابد. این موضوع را اولین بار دونالد برادبنت (Donald Broadbent) در دهه 1950 با یک آزمایش بسیار حرفه ای مورد بررسی قرار داد. او ظرفیت محدود و مشکلات آن را به این صورت با آزمایش معروفش، اثبات کرده است:
او از مردم می خواست که یک هدفون را به گوش شان بزنند ولی این هدفون یک ویژگی جالب داشت آن هم اینکه از یک گوشی، خبرهای صوتی از یک خبرگزاری و از گوشی دیگر، خبرهای صوتی از خبرگزاری دیگری پخش می شد. بعد از چند دقیقه، دونالد به مردم می گفت لطفا آنچه در این مدت فهمیدید را روی کاغذ بنویسید.
آنچه از نتایج بیرون آمد این است که مردم فقط می توانند یکی از اخبار شنیده شده را گزارش کنند. یعنی محدودیت های مغزی ما باعث می شود که ما نتوانیم همزمان از طریق دو درگاه، تجزیه و تحلیل انجام دهیم و به صورت خودکار مجبوریم، یکی را انتخاب و به آن گوش دهیم. 
البته این موضوع را بارها در زندگی خودتان هم تجربه کرده اید؛ مثلا وقتی در حال تماشای تلویزیون هستید، دیگر صدای اطرافیان که با شما صحبت می کنند را به خوبی درک نمی کنید هرچند می دانید آن ها صحبت می کنند ولی تمرکز ندارید. حالا اگر در زمان تماشای تلویزیون به حرف های دیگران گوش بدهید آنگاه دیگر روی تلویزیون تمرکز ندارید و آن را به خوبی نمی توانید تحلیل کنید هرچند صدای تلویزیون را می شنوید.
بنابراین متخصصان علوم اعصاب به مفهوم بسیار مهمی رسیدند که به آن چند تکلیفی» می گویند. برنارد بارس (Bernard baars) و نیکول گیج (Nicole Gage)  در کتاب بسیار معروف شان یعنی مبانی علوم شناختی چنین می گویند: فناوری های شخصی برای فرد ممکن ساخته است که هم زمان بتوانند سعی در مطالعه، گوش دادن به موسیقی و صحبت کردن با تلفن را داشته باشند. متاسفانه، هرچه تعداد کارهای مختلفی که یک فرد باید انجام دهید بیشتر باشد، کارآمدی او کمتر می شود.»
بنابراین تا به این جا آموختیم که به دلیل محدودیت های موجود در ظرفیت های مغزی مان، مجبور به تک کاری هستیم و هرچه تعداد کارهای متنوع در لحظه افزایش یابد، کیفیت کارمان کاهش می یابد. یعنی اطلاعات تا به اینجا به ما می گویند که گوش کردن به موسیقی در کنار درس خواندن باعث می شود تا شما دو کار را همزمان بخواهید انجام دهید پس کیفیت تان کاهش پیدا می کند. اما این پایان کار نیست زیرا در سال 1992 و 2005 دو مقاله علمی معتبر و قابل استناد منتشر شد که این قوانین را بر هم زد.
رایجمیکرز (Raaijmakers) و شیفرین (Schifrin) در سال 1992 و همچنین اِشنایدر (Schneider) و همکارش در سال 2005 یک موضوع را اثبات کردند. آن ها نشان دادند اگر قرار باشد دو کار را به طور همزمان انجام دهید اما در یکی از آن کارها خیلی مهارت داشته باشید یا برایتان تکراری باشد، آنگاه می توانید با کیفیت خوبی هر دو کار را همزمان انجام دهید.
بنابراین خیلی ها می گویند چرا خانم های خانه دار می توانند همزمان با اینکه آشپزی می کنند با تلفن هم حرف بزنند و حواس شان به هر دو کار هم باشد؟ پاسخش را این دانشمندان داده اند؛ زیرا خانم های خانه دار در کار آشپزی که یک کار تکراری است مهارت دارند پس نیازی نیست که روی آن توجه داشته باشند در نتیجه کار آشپزی را بدون هوشیاری انجام می دهند و تمرکزشان روی تلفن است.
رانندگان تاکسی هم همین خاصیت را دارند. آن ها آنقدر رانندگی کرده اند که رانندگی برایشان تکراری است در نتیجه وقتی با مسافران صحبت می کنند تمرکزشان روی صحبت است و رانندگی را به صورت ناهوشیارانه انجام می دهند. حالا از این تحقیقات چه نتیجه ای می توانیم برای گوش دادن به موسیقی در هنگام مطالعه بگیریم؟
نتیجه این است که اگر موسیقی که گوش می دهید، تکراری باشد و بارها و بارها آن را شنیده باشید آنگاه مغزتان نیازی ندارد تا قسمتی از ظرفیت محدود حافظه کوتاه مدت را به آن ها اختصاص دهد و تمام ظرفیت را به مطالعه تان اختصاص می دهد زیرا موسیقی ها تکراری هستند و نیاز به هوشیاری ندارند.
پس جزء هر دسته ای که هستید و برای مطالعه تان نیاز دارید که در هنگام مطالعه و درس خواندن به آهنگ و موسیقی گوش کنید، لازم است که حتما حتما موسیقی تان تکراری باشد. آنقدر آن را شنیده باشید که مغزتان نیازی به تحلیل کردنش نداشته باشد و آن را به صورت ناهوشیارانه انجام دهد.
همچنین توصیه می شود که موسیقی به صورت بی کلام باشد زیرا موسیقی های با کلام، هرچقدر هم که تکراری باشند گاهی ممکن است باعث شود که توجه ما روی یک کلمه از آن متمرکز شود و آنگاه موسیقی را به صورت هوشیارانه گوش دهیم و از فضای مطالعه دور شویم.
از آنجا که صحبت از تکراری بودن موسیقی و بی کلام بودن آن کردیم توصیه من این است که از صداهای پس زمینه ای در هنگام مطالعه استفاده کنید. صداهای پس زمینه ای، به صداهای طبیعت گفته می شود یعنی همان صداهایی که از کودکی شنیده ایم و کاملا برایمان تکراری است.
صدای باد و باران و طوفان و صدای پرندگان طبیعت، نمونه هایی از این صداها در سایت www.noisli.com یکی از سایت هایی است که می توانید برای تولید صداهای طبیعت از آن استفاده کنید که روش کار با آن را در فیلم زیر آموزش داده ام.
[
]
چالش دوم: چه مدت زمانی در طول یک روز می توانیم به موسیقی گوش دهیم؟ اکثر کنکوری ها برای گوش دادن به موسیقی و آهنگ ها از هندزفری و هدفون استفاده می کنند که بیشتر پزشکان معتقدند گوش دادند به موسیقی برای مدت بیشتر از 50 دقیقه متوالی، با این وسایل برای شنوایی انسان ضرر دارد. 
در نتیجه توصیه من برای دانش آموزان و کنکوری ها این است که اگر مجبورید در زمان درس خواندن به موسیقی گوش کنید، سعی کنید بدون استفاده از هندزفری و هدفون باشد یعنی صدای گوشی موبایل یا کامپیوتر خود را به صورت عمومی پخش کنید و همچنین صدای آن را کم کنید طوری که فقط یک پس صدا باشد.
شاید بگویید که اینطوری باز هم صدای شلوغی خانه را می شنویم و تمرکزمان به هم می خورد و بود و نبود موسیقی فرقی ندارد. در پاسخ بایستی بگویم که اگر خانه تان شلوغ است و سر و صدا اذیت تان می کند آنگاه شما فقط 50 دقیقه در طول یک روز می توانید از هندزفری یا هدفون استفاده کنید و در نهایت راه حل مشکل شما برای از بین بردن سر و صدا، گوش دادن به موسیقی نیست.
پس راه حل برای کسانی که خانه شان شلوغ است چه می باشد؟ راه حل برای آن ها دو چیز است: 1. استفاده از کتاب خانه 2. استفاده از صداگیرها که برای این صدا گیرها هم دو پیشنهاد دارم: اول همان گوش گیر معمولی که در لوازم التحریر فروشی ها فروخته می شود و داخل گوش قرار می گیرد و صدا را تا حدودی کم می کند و پیشنهاد دومم استفاده از محافظ گوش صنعتی است که معمولا در تراشکاری ها و کارخانه استفاده می کنند تا در هنگام کار با دستگاه های پر سر و صدا آسیبی به گوش نرسد.
این صداگیرها تا حدود خیلی خیلی زیادی می توانند صدا را گرفته و در نهایت مطالعه تان با کیفیت تر خواهد شد. فقط فراموش نکنید که باز هم زمزمه ها را خواهید شنید و اینطور نیست که بگویید کاملا ایزوله می شوید و دیگر صدایی نخواهید شنید. اگر جزء افرادی هستید که زمزمه صداها، شما را اذیت می کند آنگاه باید بگویم که شما حساسیت روی صدا دارید که برای درمان حساسیت روی صدا، نیاز به مطلب جامع جداگانه ای هست که بعدا در موردش خواهم نوشت.
چالش سوم: عادت گوش کردن به موسیقی می تواند یک رفتار بلند مدت باشد یا خیر؟ مثلا من در تمام طول مدت تحصیلم حتی تا دوره تخصص هم باید به موسیقی گوش بدهم یا این رفتار فقط به صورت موقت است؟ باید به این موضوع دقت کنید که ما برای همیشه نمی توانیم با موسیقی درس بخوانیم. چون فرایند تحصیلی ما بسیار طولانی است. شاید برخی از مراحل زندگی تان را مجبور شوید در خوابگاه زندگی کنید یا به کتاب خانه ها بروید.
از طرفی پزشکان به ما می گویند هر روز بیشتر از 50 دقیقه به موسیقی از طریق هندزفری یا هدفون گوش ندهیم چون آسیب به شنوایی مان می زند. پس موسیقی گوش کردن، یک راه حل طولانی مدت نیست.
نتیجه گیری و خلاصه این مطلب به صورت زیر است:
1. گوش کردن به موسیقی یک راه حل دایمی و راه حل علمی برای حل مشکل تمرکز یا صدای محیط نیست.
2. گوش کردن به موسیقی تکراری و بی کلام یا صداهای طبیعت موجب بهبود تمرکز برای مدت کوتاه می شود و باز هم راه حل علمی برای حل مشکل تمرکز نمی باشد.  
3. گوش دادن به موسیقی های تازه و غیر تکراری و با کلام باعث افت کیفیت مطالعه و تمرکز در مطالعه می شود.
4. موسیقی در حین مطالعه را به عنوان یک راه حل موقت و کوتاه در نظر بگیرید و برای حل مشکلات مطالعه و تمرکز به فکر راه حل های قطعی و علمی باشید.

وقتی می خواهیم برای کنکور مطالعه کنیم، با صدای بلند درس بخوانیم یا آرام و همراه با حرکات چشم؟ موضوعی که دغدغه برخی از  کنکوری هاست و  نگران این هستند که کدام حالت بهتر است. من این سوال را به صورت زیر دست بندی می کنم. کدام یک از حالت های زیر برای مطالعه بهتر است؟
  • خواندن با صدای بلند و حرکت لب 
  • خواندن با صدای آرام 
  • خواندن به صورت درونی و بدون حرکت لب و  بی صدا
ابتدا بهتر است به این پرسش پاسخ دهم که چرا اصلا چنین چیزی مهم می شود؟ موضوع از وقتی شروع شد که عده ای مدعی شدند بایستی از روش های تندخوانی استفاده کنیم تا سریع تر یک کتاب را بخوانیم. تندخوان ها معتقد بودند که حرکت لب و با صدای بلند مطالعه کردن باعث کاهش سرعت خواندن می شود و به جای آن بهتر است که با حرکت چشم، مطالعه صورت بگیرد تا سرعت مطالعه به 1000 کلمه در دقیقه برسد.
از سوی مقابل، عده ای مخالف این هستند که با حرکت چشم برای کنکور درس بخوانید زیرا می گویند اگر با صدای بلند درس بخوانید خیلی بهتر و کامل تر یاد خواهید گرفت. آن ها دلایلی می آورند که بلند بلند درس خواندن باعث تقویت حافظه و یا دقیق تر شدن مطالعه و افزایش تمرکز می شود. 
برخی دیگر هم برای اینکه نه سیخ بسوزد نه کباب، حد وسط را رعایت می کنند و می گویند با صدای آرام درس بخوانید. این دسته می خواهند هم نظر تندخوان ها را قبول کنند هم نظر مخالفان تندخوانی را. ولی آنچه بی پاسخ مانده، این است که بالاخره کدام روش برای مطالعه بهترین بازده یادگیری را دارد؟
قبل از اینکه وارد پاسخ اصلی شویم می خواهم یک مثال غیر کنکوری در مورد چای و قهوه» بزنم که خیلی از موضوعات را روشن می کند. در جهان بین شرکت های تولید کنند چای و شرکت های تولید کننده قهوه همیشه یک جنگ نانوشته وجود داشته است. اگر دقت کرده باشید هر چند مدت یک بار می خوانیم که خوردن چای باعث بروز فلان بیماری می شود و چند وقت دیگر، خبری مشابه در مورد قهوه، در رومه ها چاپ می شود.
آنقدر که خبر در مورد مضر بودن چای و قهوه شنیده ایم که به نظر می رسد هر دو این مواد سَم هستند و ما روزانه در حال وارد کردن کلی سَم به بدن خود هستیم. اما واقعیت چیست؟ آنچه واقعیت دارد این است که این شرکت ها به محققان پول می دهند که سال ها تحقیق کنند و بتوانند یک ایراد از محصول رقیب بگیرند و آن را در بوق و کرنا کنند تا شاید باعث کم رنگ شدن علاقه مردم به آن محصول شوند و گرایش به محصول خودشان زیاد شود.
ماجرای تندخوانی» و تند نخواندن» هم چیزی شبیه به همین چای و قهوه» است. هرکدام دلایلی محکم برای روش خود و دلایلی محکم تر برای رد روش مقابل دارند تا ثابت کنند بهتر است چیزی که آن ها می گویند را اجرا کنید و به نفع شماست. اما من به عنوان یک کنکوری بین آن ها گیر کرده ام. بهترین روش کدام است؟
پاسخ روشن من این است که در مورد بلند درس خواندن یا آرام درس خواندن به این موضوع توجه کنید: من با کدام روش، بهتر و بهینه تر یاد می گیرم؟ همان روش برای من بهترین حالت است».
اگر دقت کرده باشید من از کلمه بهینه تر استفاده کردم نه از کلمه سریع تر. زیرا در کنکور سریع بودن در مطالعه ممکن است باعث کم دقتی و بدخوانی شود. به همین جهت ما باید در سال کنکور به صورت بهینه درس بخوانیم. بهینه درس خواندن هم به این معناست که با سرعتی درس بخوانیم که به خوبی متوجه مطالب شویم و نه آنقدر کندخوان باشیم که وسواس مطالعاتی پیدا کنیم نه آنقدر سریع بخوانیم که حتی درک عمومی از چیزی که خوانده ایم را پیدا نکنیم.
بنابراین هدف تان این باشد که بهتر و بهینه تر یاد بگیرید، حالا اگر صدای بلند باعث می شود این هدف محقق شود پس حتما با صدای بلند درس بخوانید و اگر بی صدا درس خواندن این هدف را برایتان ایجاد می کند پس برایتان بهتر است که با صدای آرام درس بخوانید. 
حالا شاید بپرسید چرا پاسخ من به این سوال، کاملا به شرایط شما بستگی دارد و چرا من موافق یکی از روش ها نیستم؟ پاسخ این پرسش به نحوه تحقیق و پژوهش بر می گردد. بررسی مقالاتی که ثابت می کنند با صدای بلند درس خواندن بهتر است و بررسی مقالاتی که ثابت می کنند با صدای آرام درس خواندن بهتر است به صورتی است که هر کدام از محققان سعی کرده اند با در نظر گرفتن برخی از پارامترها فقط طوری وانمود کنند که آنچه خودشان می گویند درست است.
در واقع محققان این حوزه، بی طرف نیستند به طور مثال شخص A قصد ندارد که تحقیقی در مورد مقایسه دو روش ارایه دهد بلکه قصد دارد فرضیه خودش مثلا بهتر بودن صدای بلند را هر طور شده ثابت کند. در این صورت او می تواند با کمی دستکاری پرسشنامه و همچنین تغییراتی جزئی در روش خود یا استفاده از افرادی که روی یک درس تسلط یا علاقه دارند باعث ایجاد خروجی غیر واقعی شود.
همین مورد هم برای شخص B که می خواهد ثابت کند صدای آرام بهتر است، دقیقا تکرار می شود و او نیز به روش خودش سعی در ارایه اطلاعات مهندسی شده دارد تا بگوید فرضیه او درست است. این را از من به یادگار داشته باشید، هرکجا بین دو گروه از محققان اختلاف افتاد و عده ای گفتند شخص A درست می گوید و عده ای گفتند  شخص B درست می گوید مطمین باشید هر دو شخص اشتباه می گویند حداقل تا زمانی که تحقیقی بیرون بیاید که هر دو گروه را متقاعد کند.
چرا این را می گویم؟ بخاطر اینکه در علم نمی شود دو حرف موازی در مورد یک موضوع زد.  در حالیکه الان دو حرف موازی در مورد یک موضوع می زنند و هر کدام هم مدعی است حرف خودش درست است. 
نکته دیگری که لازم می دانم  در مورد این مقالات بیان کنم این است که هیچ گاه این مقالات نگفته اند که 100 در 100 افرادی که ما بررسی کرده ایم، نشان داده است که بلند درس خواندن بهتر است یا مثلا همه افرادی که تست کردیم نشان داده اند که ارام درس خواندن بهتر است. بلکه همیشه درصدی از افراد بوده اند که نتایج همان آزمایش های دستکاری شده هم باز روی آن ها نتیجه مخالف با خواسته پژوهشگر داشته است.
بنابراین سوال مهم است که پس تکلیف آن چند درصدی که با نتایج آزمایش جور در نیامده اند، چیست؟ همین جاست که روشن می شود در مورد بلند درس خواندن یا آرام درس خواندن، فقط و فقط یک قانون وجود دارد: تو با کدام روش بهتر و بهینه تر یاد می گیری؟ همان بهترین روش برای توست.
در نتیجه، هر چند مدت یک بار منتظر مقالاتی باشید که ثابت کنند بلند درس خواندن بهتر است و چند وقت بعدش خواهید شنید مقاله ای ثابت کرده آرام درس خواندن درست تر است. این جنگ چای و قهوه» فکر می کنم همچنان ادامه دار باشد تا زمانی که مردم به این نتیجه برسند که آنچه باعث بهتر و بهینه یاد گرفتن شان می شود برایشان بهتر است.

یکی از پرسش های پرتکرار در مورد مطالعه و درس خواندن این سوال است که آیا به حالت دراز کش درس خواندن، ایرادی دارد یا خیر؟ در این مطلب می خواهیم به بررسی این پرسش از زوایای مختلف بپردازیم، اما سخن آخر را همین ابتدا می گویم که درس خواندن طولانی مدت به حالت دراز کش، آسیب هایی برای چشمان و  آناتومی بدن شما در پی خواهد داشت.
زاویه دید اول در مورد دراز کش درس خواندن: آناتومی ستون فقرات انسان به گونه ای است که در تصویر زیر مشاهده می کنید. یعنی دو انحنا، در ناحیه کمر و گردن وجود دارد که این دو انحنا به روی دو پا راه رفتن انسان کمک می کند. هرگاه این شکل و شمایل ستون فقرات تحت فشار قرار بگیرد، احساس کمر درد یا گرفتگی در ناحیه پشت کتف ها و گردن را در پی خواهد داشت.
ستون فقرات

وقتی به حالت خوابیده روی شکم قرار می گیرید و می خواهید مطالعه کنید، انحنای کمرتان فشار زیادی را تحمل نمی کند ولی انحنای مربوط به گردن، کاملا تحت فشار قرار می گیرد. زیرا سرتان در صورت دراز کش، به سمت بالا کشیده می شود و همین حالت، فشار به این قسمت می آورد.
اگر به مدت طولانی در این حالت قرار بگیرید، آنگاه درد در ناحیه گردن، را حس خواهید کرد. فشار به مهره ها و احساس نامطلوب در هنگام چرخاندن گردن نیز از عوارض دیگر، به حالت دراز کش درس خواندن است. بنابراین، هرگز به مدت طولانی توصیه نمی شود که دانش آموز یا داوطلب کنکور، در حالت دراز کش قرار بگیرد و با این وضعیت درس بخواند.
زاویه دید دوم در مورد روی شکم  درس خواندن: وقتی خوابیده درس می خوانید، فاصله چشمان شما از کتاب هایتان حدود یک وجب می شود. این نزدیک بودن به نوشته های کتاب، استاندارد نیست. فشار آمدن به چشم ها، جدی ترین تهدید، دراز کش درس خواندن است که اغلب به آن توجه نمی شود. ما موظف هستیم که فاصله استاندارد تا صفحات کتاب را رعایت کنید. این فاصله حدود دو وجب دست هایتان است.
اگر بخواهید در حالت دراز کش، این فاصله را رعایت کنید، آنگاه مجبورید سر و گردن خود را به سمت بالا بکشید که در این صورت اولا مدت طولانی نمی توانید در آن وضعیت قرار بگیرید و دوما، فشار وارد شده به ناحیه گردن و کمر، باعث ایجاد دردهایی در پشت شما خواهد شد.
برخی از دانش آموزان و کنکوری ها از بالشت زیر قفسه سینه شان استفاده می کنند تا با این روش بتوانند ارتفاع خود با صفحات کتاب را افزایش دهند اما از این مورد غافل هستند که وجود بالشت زیر قفسه سینه، باعث فشار وارد شدن به ستون فقرات می شود و مشکل زاویه دید اول را تشدید می کند و باعث گسترش دردها در دراز مدت می شود.
زاویه دید سوم در مورد درس خواندن به حالت خوابیده روی شکم: حالت دراز کش درس خواندن، یک مقدمه خوب برای شروع خوابیدن و چُرت زدن است. اکثر افرادی که در حالت دراز کش قرار می گیرند پس از چند دقیقه، خوابشان می گیرد و به بهانه اینکه چشم بسته مرور می کنند، آرام آرام سرشان رو روی دست هایشان می گذارند و کم کم خوابشان می گیرد. در حالیکه آن دانش آموز یا داوطلب کنکور، به اندازه کافی خوابیده بوده است ولی حالت دراز کش، این شرایط را برای خوابیدن بیشتر و چرت زدن فراهم می کند.
اکثر تجربه ها از سوی کنکوری ها و دانش آموزان نشان می دهد که مطالعه موفقی از حالت دراز کش خود به یاد ندارند و همیشه پس از چند دقیقه یا با دردهای ناحیه کتف و گردن، مجبور به تغییر وضعیت هستند یا آنکه بی اختیار، خوابشان گرفته و مدت زمانی را از دست داده اند.
زاویه دید چهارم در مورد خوابیده درس خواندن: اکثر دانش آموزان و کنکوری ها، رویا پردازی خود را وقتی انجام می دهند که به حالت خوابیده یا درازکش هستند. تکرار رویا پردازی و خاطره بازی، در حالت دراز کش باعث می شود تا این دانش آموز یا داوطلب کنکور به محض اینکه در حالت خوابیده قرار می گیرد؛ زمینه برای فکر کردن و رویاپردازی اش شروع شود. به این حالت می گویم شرطی شدن کلاسیک.
شرطی شدن کلاسیک به این معناست که یک اتفاق باعث شکل گرفتن یک پاسخ غیر آگاهانه می شود. مثلا وقتی وارد خانه تاریک می شوید بدون آگاهی دنبال کلید هستید تا لامپ را روشن کنید. در واقع تاریک بودن با روشن کردن لامپ یک پیوند برقرار کرده است. حالا برای اکثر افراد، دراز کشیدن و خوابیدن پیوند سخت و محکمی با خیال پردازی خورده است و همین باعث می شود تا وقتی به حالت دراز کش قرار می گیرند، کم کم از حالت درس خواندن خارج و به دنیای رویاپردازی و خاطره بازی وارد شوند و به همین سادگی زمان مطالعه شان را از دست بدهند.
زاویه دید پنجم در مورد دراز کش درس خواندن: شما قرار است در روز کنکور، 4 ساعت را به صورت نشسته، کنکور بدهید برای همین بایستی در تمام روزهای قبل از کنکور، خود را برای این شرایط آماده کنید. به طوری که پس از چند ماه، بتوانید چندین ساعت بنشینید که من اسم این تمرین را، تمرین نشستن می گذارم.
حالا کسی که به صورت دراز کش برای مدت طولانی می خواهد درس بخواند، از این تمرین نشستن غافل می شود در نتیجه این افراد توانایی طولانی مدت نشستن را ندارند و همین امر باعث می شود تا در صورت طولانی نشستن احساس درد در ناحیه پهلوها کنند و بیقرار شوند و به جای آنکه تمرکزشان روی تست زدن باشد دایما در حال تکان خوردن روی صندلی هستند.
بنابراین به حالت دراز کش درس خواندن با نیاز شما در روز کنکور که لازم است حتما نشسته روی صندلی، آزمون بدهید همخوانی ندارد و بایستی خود را به نشستن عادت بدهید تا در یک بازه زمانی طولانی، به راحتی بتوانید طولانی بنشینید.
اگر کسی برای مدت محدود مثلا 30 دقیقه در طول یک روز، به صورت دراز کش درس بخواند، مشکل جدی پیدا نمی کند اما اگر دانش آموزان و داوطلبان کنکوری که قرار است همه یا نصف زمان درس خواندن خود را به حالت دراز کش باشند، به 5 زاویه دید بالا توجه کنند و بدانند که راه و رسم درستی را در پیش نگرفته اند. 
توصیه من به افرادی که برای ایجاد تنوع یا رفع خستگی می خواهند دراز کش درس بخوانند این است که می توانید یک درس حفظی را انتخاب کنید و به صورت ایستاده و در حال راه رفتن آن درس را در اتاق خود مرور کنید. این حالت خیلی بهتر از حالت خوابیده است و می توانید برای مدت بیشتری هم از این روش استفاده کنید تا هم تنوع و رفع خستگی از نشستن را رقم بزنید و هم اینکه آسیبی به خودتان نمی زنید.

در مطلب آیا کسی که از پایه نهم یا دهم برای کنکور شروع کند، خسته می شود؟» به اهمیت شروع برای کنکور از پایه نهم پرداختم، اما به نظر می آید که برخی از دانش آموزان نهم، با گفتن این جمله که درس های کنکور از سال های دهم، یازدهم و دوازدهم می باشد و درس هایی که در پایه نهم می خوانیم هیچ تاثیری در کنکور ندارد، مطالعه کنکوری خودشان را عقب می اندازند. 
به همین منظور، تصمیم گرفتم که دانش آموزان کلاس نهم، یک دور نما بدهم، تا بدانند که درس های آن ها، پایه سازی برای درس های دهم، یازدهم و دوازدهم است و اگر از الان به درس های خودشان توجه کنند، قطعا گام مهمی را برای کنکور برداشته اند. در این مطلب، می خواهم اهمیت پایه سازی درس علوم نهم را در کتاب های مختلف کنکور بررسی کنم و از آنجا که این نوع مطالب را نیاز اساسی دانش آموزان نهم می دانم، در طول هفته های بعد نیز به سایر درس های شان می پردازم تا دیدگاه درستی در ذهن دانش آموزان پایه نهم ایجاد شود.
در یک جمله اگر بخواهم تمام صحبت هایم برای درس علوم را خلاصه کنم به این جمله می رسم که درس علوم پیش نیاز سه درس مهم زیست، شیمی و فیزیک کنکور است. در ضمن اگر کسی رشته ای مانند داروسازی را بخواهد، درس علوم یک پایه سازی برای درس زمین شناسی هم حساب می شود. ببنید چقدر این درس، مهم است که در دل خودش، مقدمات یادگیری 1+3 درس دیگر را فراهم می کند و کسی که این درس را فراتر از کتاب بیاموزد، قطعا در سال های آینده با کیفیت بالاتری کار می کند. حالا برویم علت درستی این صحبت را بررسی کنیم.
فصل های 1، 2 و 3 مقدماتی را بیان می کنند که سال های بعد، در درس شیمی با آن ها برخورد می کنید. فصل های 4، 5، 8، 9 پایه سازی برای درس فیزیک هستند. فصل های 6 و 7 پیش نیاز زمین شناسی هستند و فصل های 11، 12، 13، 14 و 15 برای درس زیست پایه ریزی شده اند. تنها فصل علوم که برای سال های آینده کاربردی ندارد فصل 10 می باشد.
کلید واژه های شیمی کنکور که در کتاب علوم به کار رفته است و یک دانش آموز نهمی اگر آن ها را با هدف کنکوری بیاموزد می تواند کار شیمی را در سال های بعد، به راحتی تمام کند به شرح زیر است:
 ف، ناف، خاصیت های مس، تفاوت واکنش پذیری فها با یکدیگر، واکنش مس با گاز اکسیژن، شناخت اکسیژن و اوزون، سولفوریک اسید و فرمول شیمیایی آن، خاصیت گوگرد، مدل اتمی بور، تولید گاز آمونیاک، خاصیت فلوئور، خاصیت کلر، طبقه بندی عنصرها، ویژگی سدیم، ویژگی های آهن، خواص سلو، تعریف درشت مولکول، تعریف بسپار یا پلیمر، تعریف مولکول چند اتمی، تعریف یون و ویژگی های یون ها، تشکیل پیوند یونی  و ویژگی های ترکیب های یونی، تعریف کاتیون و آنیون، قانون پایستگی جرم، پیوند اشتراکی که به آن پیوند کووالانسی هم می گویند، مدل گلوله و میله، چرخه کربن، سوخت فسیلی، خاصیت های کربن دی اکسید، تعریف هیدروکربن، خاصییت متان، دانستن فرمول مولکولی متان و بوتان و اوکتان و ایکوزان، توضیح ارتباط بین نقطه جوش هیدروکربن ها با تعداد کربن هایشان، تعریف دمای جوش و عوامل موثر بر آن، تقطیر و روش جداسازی مخلوط ها، خاصیت های اتن، نحوه تشکیل پلی اتن، واکنش شیمیایی متان با اکسیژن، آشنایی با جدول تناوبی انتهای کتاب درسی علوم
کلید واژه های زیست کنکور که در کتاب علوم به کار رفته است و یک دانش آموز نهمی اگر آن ها را با هدف کنکوری بیاموزد می تواند درک بهتری از زیست سال های بعد داشته باشد به شرح زیر است:
 گروه بندی جانوران بر اساس صفت های مشترک، انواع روش های گروه بندی جانوران، تعریف گونه، تعریف باکتری، تعریف هو هسته ای و پیش هسته ای ها، تعریف آغازیان، آشنایی با جلبک ها، تعریف قارچ ها، تعریف ویروس، تعریف گیاهان آوندی، آوند چوبی و آبکشی و کاربرد هر یک، تعریف تار کشنده، تعریف شیره خام، تعریف شیره پرورده، آشنایی با سرخس ها، شناخت بازدانگان، معرفی نهاندانگان، مثال های گیاهانی که آوند ندارند، تعریف جانوران بی مهره و مهره دار، دسته بندی جانوران به دو گروه بی مهره و مهرداران و مثال های هر کدام و معرفی تک تک مثال ها، آشنایی با کرم پهن، معرفی کرم های لوله ای، شناخت کرم های حلقوی، آشنایی با ات، تعریف اسکلت، معرفی خار پوستان، اطلاعات دسته بندی شده در مورد ماهی ها، تشریح ماهی ها، دسته بندی ماهی ها، تنفس پوستی چیست؟ اطلاعات مربوط به خزندگان، تعریف کسیه های هوادار، آشنایی با پلاتی پوس، تعریف بوم سازگان، انواع روابط بین جانوران، تعریف همزیستی، تعریف شکار و شکارچی، تعریف رقابت، آشنایی با گلسنگ،   
کلید واژه های فیزیک کنکور که در کتاب علوم به کار رفته است و یک دانش آموز نهمی اگر آن ها را با هدف کنکوری بیاموزد می تواند مطالعه فیزیک سال های بعد را با پیش زمینه قوی تری شروع کند به شرح زیر است:
 تعریف مسافت طی شده و جابه جایی، درک تفاوت بین مسافت طی شده و جابه جایی، تعریف بردار جابه جایی، تعریف و فرمول تندی متوسط، تعریف و فرمول سرعت متوسط، تعریف تندی لحظه ای، تعریف سرعت لحظه ای، تعریف حرکت یکنواخت روی خط راست، تعریف شتاب متوسط، تعریف نیروهای متوازن، نیروی اول، دوم و سوم نیوتن، رابطه بین نیرو و شتاب، یکای نیرو، تعریف و فرمول وزن جسم، تعریف نیروی کنش و واکنش، تعریف نیروی عمودی تکیه گاه، تعریف نیروی اصطکاک و انواع آن، تعریف و فرمول فشار، یکای فشار، فشار در مایعات، اصل پاسکال، قانون فشار در هیدرولیک ها، فشار در گازها، تعریف و فرمول گشتاور نیرو، اندازه نیروی کار، 
کلید واژه های زمین شناسی کنکور (مخصوص دانش آموزانی که هدفشان رشته ای مانند داروسازی است) که در کتاب علوم به کار رفته است و یک دانش آموز نهمی اگر آن ها را با هدف کنکوری بیاموزد می تواند به درصد بهتری در درس زمین شناسی برسد به شرح زیر است:
 حرکت قاره ها، نظریه زمین ساخت ورقه ای (صفحه ای)، پدیده همرفتی، تعریف ورقه اقیانوسی، تعریف ورقه قاره ای، فرضیه گسترش اقیانوس ها، علت آتشفشان ها و زله ها، انواع حرکت ورقه های سنگ کره، تعریف سونامی، تعریف گسل و درزه، تعریف فسیل، عوامل موثر بر تشکیل فسیل، روش های تشکیل فسیل

یک کتاب 168 صفحه ای، این همه کلیدواژه مهم از 1+3 درس دارد که این درس ها همگی در کنکور، به عنوان درس های تخصصی شناخته می شوند و همگی ضریب های بالایی در موفقیت یک دانش آموز کنکوری دارند. حالا تصور کنید که یک دانش آموز با یک طرز تفکر غلط با خودش می گوید که درس های کنکور از سال دهم شروع می شوند پس نیازی نیست که پایه نهم را خوب بیاموزم و با بی تفاوتی از مطالب کلیدی و مهم پایه نهم عبور می کند.
این جمله را بخاطر داشته باشید که پایه نهم، سال پایه سازی درس های متوسطه دوم است. درسی مثل علوم 1+3 درس دوره دوم متوسطه را پوشش می دهد. تک به تک کلیدواژه هایی که در جدول های بالا به شما معرفی شد، همگی در صورت و گزینه های تست های کنکور سراسری دیده می شوند و یک دانش آموز حرفه ای پایه نهم، قطعا روی یادگیری عمیق و کار کردن فراتر از حد کتاب، تمرکز می کند تا خودش را از سایر رقبا جلو بیندازد. 





با سلام خدمت مخاطبان محترم کلبه مشاوره؛
به اطلاع می رسانم که سایت جدید کلبه مشاوره در دسترس قرار گرفت و شما عزیزان با کلیک روی سایت جدید کلبه مشاوره» می توانید وارد آدرس جدید شوید. فقط چند خواهش و یادآوری:
1. از این به بعد، مطالب شنبه 12:30 هر هفته و دوره های آموزشی کلبه مشاوره فقط و فقط در سایت جدید ارایه می شوند و از این پس، پیگیر مطالب در سایت جدید باشید.
2. در صورت وجود مشکل یا ایراد در سایت جدید، لطفا به بنده اطلاع دهید تا آن را برطرف نمایم که سایت کلبه مشاوره، خدمت رسانی بهتری برای شما عزیزان ارایه دهد.
3. تمامی مطالب فعلی وبلاگ کلبه مشاوره یعنی همین وبلاگی که الان حضور دارید بدون پاک شدن به قوت خودش باقی می ماند و حتی سیستم پرسش و پاسخ اینجا همچنان فعال است ولی هیچ مطلب جدیدی در اینجا منتشر نمی شود و تمامی مطالب فقط در سایت جدید منتشر می شوند. با تشکر از یکایک مخاطبان محترم کلبه مشاوره


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

halgheyenoor berkeyesnilu آفتابگردون دکتر علی طاهری روانکاو و روانشناس بالینی zibae102 دنیای دیجیتال مسابقات بین المللی فیزیک دانان جوان (IYPT) امین رضانژاد فروشگاه سایت بلاگ بیست آمار سی سی